به نام خدا جون خودم
امروز از خواب که بیدار شدم نسبتاً گرسنه بودم و با توجه به نیاز بدنم فکر کنم 2تا نان لواش (ازین مدل بسته ها که به ضخامت یه کاغذ هست) رو بخورم.
صبحانه ساعت 9.30:
حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: 2 ورق نان لواش+4 تا گردو+1 قوطی کبریت پنیر+1 لیوان چای+1 ق.چ شکر
پس رفتم سراغ نقاشی با پنیر و گردو رو صفحه ی لواش
حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 1 ورق نان لواش+2 تا گردو+3/1 قوطی کبریت پنیر+1 لیوان چای+1 ق.چ شکر
یه جورایی نصف شد حجم صبحانه ام
میان وعده ساعت 11.30:
حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: 1 نارنگی کامل
حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: 2/1 نارنگی (خیلی هم لذت بردم)
ناهار ساعت 13:
حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام:(کل ظرف غذا-شک نکنید)
کباب تابه ای+پلو+گوجه+ته دیگ
آماده برای حمله
cd رو گذاشتم و همراه با برنامه شروع کردم به آگاهانه غذا خوردن( احساس میکردم کم میارم و زیاد میخورم اما...
حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: فقط فقط با 6تا ق.غ( 5تا ق مخلوط پلو گوجه با 1 کباب+ 1حجم ق ته دیگ)
عالی بود.تا احساس سیری ملایمی کردم دیگه نخوردم ولی بازهم ظرف غذامو نگه داشتم
(میترسم بره و گرسنه بمونم)
میان وعده ساعت 15.30:
نصفه ی دیگر اون نارنگیه رو میل فرمودم بانهایت دقت و لذت.
بر عکس دیروز که مدتی بعد ناهار دلم بازم غذا خواست اما امروز اینطوری نشدم و اصلا یادم رفت غذامو نگه داشتم که مبادا گرسنه بشم.!
ساعت 16.30 وقت دکتر داشتم( آخه تا امروز 3هفته بود که دستم تو آتل جا خوش کرده بود و یکم استرس داشتم و
به خودم گفتم که اگه امروز آتل رو باز کنم میرم برا خودم یه آیس پک شکلاتی با خامه و اسمارتیز اضافه میگیرم
که خدا رو شکر دکتر گفت مشکلی نیست و منم خوشحال بسوی آیس پک ولی ترافیکِ رو اعصابی بود و تا آیس پکی
راه زیاد... ساعت 17.15قاطی بودم پس یه 1 پسته از تو کیفم یافتم و با آخرین تمرکز آگاهانه خوردمش یه جوری که
انگار 1 مشت پسته خوردم! وحسم آروم شد!... ساعت18 روبه روی درب آیس پکی بودم به به .
کنارش یه فروشگاه فیلم فروشی بود یه لحظه از دلم پرسیدم: ببین دِلکم تو الآن به خاطر باز شدن آتل دستت خوشحالی و
میخوای خوشحالیتو با آیس پک جشن بگیری ولی من میتونم به جاش برات فیلم یا جعبه جایزه دار بگیرم حالا خودت
بگو؟ _ اصلا باورم نمیشد که جواب بگیرم (راستش داشتم خودمو مسخره میکردم) ولی جعبه جایزه دارعین یه عکس از جلو چشمم گذشت!!!!!!باورم نمیشه که با دلم به صورت کاملا آگاهانه حرف زدم و جواب گرفتم.آره دیگه رفتم براش یه جعبه شانسی خریدم آخر ذوق مرگ بودم.
اینم جایزه هاش
میان وعده ساعت 19:
چون بچه خوبی بودم و آیس پک نخوردم به جاش هندونه خنک و شیرین زدم به بدن- حالیشو بردم
شام ساعت 21.30: شنیسل مرغ + کاهو
حجم نوشته شده با توجه به گرسنگی ام: کل شنیسل + سس کچپ و خردل + سالاد کاهو + سس مایونز + روغن زیتون فراوان + فلفل،آبلیمو + الیوان دوغ خونگی
حجم نوشته شده با توجه به آگاهانه خوردن: نصف شنیسل(اون قسمت سس داره پهناش زیاده اما ضخامت نداره+دسته کتف) + کاهو ها(فقــــط) +1لیوان دوغ خونگی
دیگه میرم جلسه اول هیپنوتراپی رو گوش کنم و بعد هم لالا - شب خوش
پ.ن:
آب حدود 4لیوان + ا لیوان دوغ خوردم
شکلات نخوردم
ورزش نکردم
نظرات شما عزیزان: